۱۳۹۱ دی ۲۱, پنجشنبه

اگر الله می‌نوشت





و من شما را آفریدم که با هم برابر باشید و کینه و ستم بر همنوع نورزید و از کشتن و تاراج و ظلم بر  حذر باشید، من شما را برای اینکه از من متشکر باشید نیافریدم و محتاج نماز و فرمانبری شما نیستم، دلهایتان را پاک کردم و آسوده باشید که پلیدی وجود ندارد تا وجودتان را در بر بگیرد، شما اسباب بازی من نیستید که ۲۴ ساعته بشینم و دعوای خودم و شیطان را به جان شما بیندازم تا اگر من توانستم گولتان بزنم به بهشت بروید و اگر شیطان توانست جهنم در انتظار شما باشد، هیچ انسانی‌ را آزار ندهید حتی اگر هم دین شما نبود، ملاک را انسانیت قرار بدید و هیچ کس را نجس مپندارید، برای من جنگ مکنید و کسی‌ را نکشید،  بر دل‌ِ هیچ کدامتان مهر نادانی‌ نزدم و هیچ کدامتان پیش من قدر و حرمتی بیشتر بخاطر خوش رقصی ندارید، زنان و مردان نزدِ من به یک میزان با ارزش هستند و حق هیچکدمتان بر گردنِ دیگری نیست، به طمع بهشت نباشید و از جهنم نیز نترسید آنچه برای شما می‌خواهم آرامش و خوشبختی‌ است نه عذابی است و نه پاداشی زندگی‌ کنید و لذت ببرید که من شما را دوست دارم.

آنگاه میشد بودنش را درک کرد و بهش امیدوار بود 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر