۱۳۹۱ اسفند ۱۸, جمعه
۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه
امام صادق: کردها جن هستند!
این
هم جایگاه کردها در دین مبین اسلام و آئین محمدی؛ به راستی که دیگر چیزی
برای گفتن نمانده است! خود محمد که ایرانیان را کافر و مجوس می دانست؛
حسین، امام سوم شیعیان، ایرانیان را شایسته ی بردگی و نژادی پست قلمداد می
کرد؛ نزد جانشینان شان هم تبدیل به جن شدیم!؛ و اگر سخنی کنیم، دل نازک
مسلمانان ترک بر می دارد و می گویند به دین ما توهین نکنید، اما اجازه
بدهید به حکم ارتداد و سب النبی (به راستی که چه قانون عجیبی: سب النبی!)
سر مبارک تان را از تن تان جدا کنیم؛ این است تمدنی که از حجاز با خود به
شوش و تیسفون آوردند؛
۱۳۹۱ اسفند ۸, سهشنبه
۱۳۹۱ بهمن ۳۰, دوشنبه
۱۳۹۱ بهمن ۲۷, جمعه
غذاهای ایرانی
بخشی لذت بخش و با صفای فرهنگِ ایرانی مربوط میشه
به غذاهای سنتی ایرانی که نسل به نسل منتقل شده و شهر به شهر تغییر کرده و
خوش رنگ تر و خوشمزه تر شده اند، هرکدام از غذاهای ایرانی دارای پیشینه
بلند بالایی هستند و طی سالیان دراز به آنچه امروز غذایی ایرانی گفته
میشه تبدیل شده اند. غذاهایی که با روح و روانِ ایرانیها بازی میکنن و
طعم و مزه آن به ندرت اجازهٔ جای کردن غذای دیگری را بر سفرههای ما
میدهند. برای ما ایرانیهای خارج از کشور هرکدام سرشار از خاطرات خوب و
دلگرم کننده و یادآور مکانهای خاص و جشنها و مراسم و مهمانیهای ریز و
درشت هستند و پیدا کردن موادِ لازم بخشی از دغدغهٔ ما در خارج از کشور را
بوجود میارند.
رستورانهای گوناگون در خارج از کشور هرکدام سعی کردن
به نحوی در زنده کردن خاطرات ما نقش داشته باشند و ما را به روزگاری در
وطن برگردانند و چند ساعتی حس و هوای ایرانی را در ما به پرواز دربیاورند
یک نمونه از این رستورانها رستورانِ پرنس اوف پرشیا در لندن هست که با
دکوراسیون و غذاهای ناب ایرانی دلِ هر ایرانی را شاد و مزه غذای ایرانی را
احیا میکند، باید به اینگونه رستورانها خسته نباشید گفت و براشون آرزوی
موفقیت کرد که تونستند خارج از ایران نیز همچنان پذیرا و مروج و نشان دهندهٔ فرهنگ و سنت ایرانی
باشند.
سایتِ این رستورانِ موفق
صفحه فیسبوکِ این رستوران
۱۳۹۱ بهمن ۲۶, پنجشنبه
استانهای جمهوری اسلامی ایران
با توجه به اولویت های که واسه جمهوری اسلامی وجود داره اسامی استانها را به شرح زیر میتوان عنوان کرد
- فلسطین
- لبنان
- ونزوئلا
- کربلا
- نجف
- کرهٔ شمالی
- گامبیا
- آنگولا
- اتیوپی
- اریتره
- اوگاندا
- بوتسوانا
- بنین
- بورکینافاسو
- بوروندی
- تانزانیا
- توگو
- جیبوتی
- چاد
- روآندا
- زامبیا
- زئیر
- زیمباوه
- ساحل عاج
- سائوتومه و پرنسیپ
- سنگال
- سوازیلند
- سودان
- سودان جنوبی
- سومالی
- صحرا
- غنا
- کامرون
- کنگو
- سوریه
- کنیا
- کومور
- گابون
- گامبیا
- گینه
- گینه استوایی
- گینه بیسائو
- لسوتو
- موریتانی
- موزامبیک
- نامیبیا
با کلیک روی استانها به صفحه ویکپیدیای اون استان راهنمائی میشید
۱۳۹۱ بهمن ۲۳, دوشنبه
حکایت ۲۲ بهمنهای چند دههٔ ما و افتخارات رژیم ما
پلاکاردها و نوشتههای یک رنگ، یک شکل و هماهنگ و حتی هم اندازه ، قیافههای مصنوعی و تقلبی و اجباری، کارمندان و دانش آموزانِ و معلمانِ بزور فراخوانده شده، مزدورهای کرایهای و بسیجیانِ پشمالو و کلاغهای ( فاطی) کماندو چادری و بی چادر، مدلهای مو و لباسِ مجوزی، تکثری پر از تناقض و اجبار و یک رنگی هماهنگ شده، سودجویانِ حقیر و متقلبانِ چشم بسته، فریب خوردگان گرسنه و شکمی سیر برای چند روز، جانیانِ خندان و صورتهای غرق در ریا، لشکری مدعی در اوجِ خفت، ضعف، اضمحلال و فروپاشی، حکایت ۲۲ بهمنهای چند دههٔ ما و افتخارات رژیم حاکم.
۱۳۹۱ بهمن ۲۲, یکشنبه
۱۳۹۱ بهمن ۲۱, شنبه
دروغی دیگر - عکسی که میگویند پروازِ جنگنده قاهر ۳۱۳ است
پرواز جنگنده قاهر برفراز دماوند
با یک مقایسهٔ غیر کارشناسی هم میشه فهمید که:
- عکس گرافیکی است
- اون هواپیما قاهر ۳۱۳ نیست
- تفاوت عکس اول و عکسِ سوم زمین تا آسمان است، انگار چند روز هواپیما رو حسابی پروار کردن و بهش پروتئین تزریق کردن
مواظب باشیم حبّ و بغض نسبت به این سازمان ما را همسو با رژیم و توجیه کنندهٔ جنایت آن نکند
در اینکه سازمان مجاهدین اشتباهت زیادی داشته شکی نیست همانطور که هر
گروه و حزب و شخصی از این امر مستثنی نیست، همگان میدانیم که چند مدت قبل اروپا و
بعد آمریکا مجاهدین را از لیست تروریستی بیرون آوردند و در حال حاضر به
عنوان یک سازمان غیر تروریستی فعالیت میکنن و فشار و بنبستهای سیاسی قبل
را در مقابل ندارند، چرا باید این سازمان در چنین موقعیتی دست به خودکشی
بزند و به اردوگاه خود حمله کند و افراد خود را به کشتن بدهد؟ آیا این
منطقی است که میگویند برای مظلوم نمایی بوده است؟ با چه منطقی میتوان
این را درک کرد که یک گروه در اولین ماههای آزاد شدن از لکهٔ ننگِ
تروریستی دست به چنین عملی بزند و به سوی محل اقامتِ نیروهای خودش موشک و
خمپاره پرتاب کند و آنها را به کشتن بدهد؟ مواظب باشیم حبّ و بغض نسبت به
این سازمان ما را همسو با رژیم و توجیه کنندهٔ جنایت آن نکند
۱۳۹۱ بهمن ۱۸, چهارشنبه
۱۳۹۱ بهمن ۱۶, دوشنبه
۱۳۹۱ بهمن ۱۵, یکشنبه
جنگ زرگری یا جنگ برای سهمِ بیشتر در چپاول؟ پیرامون دعواهای امروزِ مجلس
امروز احمدی نژاد در مجلس تهدید به افشاگری کرد و همچنین فایل صوتی مکالمه برادر رئیس مجلس را گذاشت که در تماس با مرتضوی خواستارِ فعالیت اقتصادی بوده است، البته درگیریهای احمدی نژاد با مجلس مختص به امروز نبوده و هرزگاهی این درگیریها را با مجلس داشته است.
مافیای مجلس و نمایندگان آن از تسلط کاملِ احمدی نژاد و دار و دستش بر قدرت و اقتصاد عصبانی هستند و ضمن سهم خواهیهای پشتِ پرده با ابزارِ قانونی در مجلس به جنگ برای سهم خود میروند هرچند احمدی نژاد و مافیای پر قدرتِ نظامی سیاسی سپاه به این آسانی حاضر به تقسیمِ غنایم نیستند.
این جنگها نه برای احقاق حقوق مردم است و نه جنگ زرگری، بلکه تقلای باندهای مافیای داخلِ حکومت برای چپاول هرچه بیشتر و داشتن سهم افزونتر است که آنها را همچون حیوانات وحشی به جان هم انداخته است، در این میان باندهای مافیای سعی در رو کردن اسناد و مدارک علیه هم میکنند و تهدید به افشای بیشتر، اما آنچه همهٔ آنها در آن متحد هستند چپاول و نابودی کشور است.
۱۳۹۱ بهمن ۱۴, شنبه
ستایش من برای حاکمان، بختیار علی
شما خیلی شوخ طبع هستید
صبحها همچون گنجشک فضله بر روی حقیقت میریزید
خیلی بزرگید
شبها مثل قرقی فضله بر روی تابش ماه میریزید
این سوغات شماست
ملتی با صد دست از شما فراریست
قومی هزار پا قرض میکند به داخل هزار آتش میرود و هزار بال میخواهد و با هزار ناخن از سرزمین هزار بیگانه میگذرد
ملتی که خودش را به هزار طوفان و هزار جنگل و هزار دریا میبخشد
جیبهایش را از تمشک تمام ملتهای دیگر پر میکند
برای هزار دریابان و دلیر و ستاره شناس خم میشود
شما کاری کردید برای اولین بار جهنم از بهشت زیباتر باشد
دریایی از خاکستر را برایمان گذاشتید و گفتید، روشنایی این است
ماسه را در بطری ریختید و گفتید، شراب این است
شیطان را رنگ و لعاب زدید و گفتید، خدا این است
کینه را بخوردمان دادید و گفتید، آزادی این است
شما کاری کردید که برای اولین بار غربت از خانه زیباتر باشد
این هدیه شما بود
ملتی که از باد تمنّا میکند دریا را به آنها نزدیک کند
ملتی که قیامت را به کرایه میگیرد
محشر را آراسته میکند
تابوت میشمارد
کفن را بین غروبها تقسیم میکند
با تریاک تمام جنگها خشنود است
به حشیش همه کینهها راضی است
شما کاری کردید برای اولین بار شیطان از خدا زیباتر باشد
نویسنده و شاعر کرد: بختیار علی
منبع
۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه
شاهکار سیستم قضائی حاکم بر ایران
ماده ۲۱۲
هر گاه دو یا چند مرد مسلمان مشترکاً مرد مسلمانی را بکشند ولی دم میتواند با اذن ولی امر همهی آنها را قصاص کند و در صورتی که قاتل دو نفر باشند باید به هر کدام از آنها نصف دیه و اگر سه نفر باشند باید به هر کدام از آنها دو ثلث دیه و اگر چهار نفر باشند باید به هر کدام از آنها سه ربع دیه را بپردازد و به همین نسبت در افراد بیشتر.
تبصره ۱: ولی دم میتواند برخی از شرکای در قتل را با پرداخت دیه مذکور در این ماده قصاص نماید و از بقیه شرکا نسبت به سهم دیه اخذ نماید.
-
در واقع در این سیستم اگر کسی پول داشته باشد میتواند هرچند انسان را که دلش خواست به عنوانِ قصاص بکشه و مشکل قانونی ناداشته باشد. به عنوانِ مثال در جریانِ یک کار گروهی ۲۰ نفر برای قتل یک نفر با هم همکاری میکنن و شخص را میکشن، خانواده یا ولی دم مقتول اگر پول داشته باشد میتواند بدون هیچ مشکل قانونی هر ۲۰ نفر را قصاص کند
در این حکومت و در حکومت الله تنها چیزی که ارزش ندارد جان انسان است
پیامبرِ اسلام و دستورِ قتلِ کاتبِ قرآن
از وقایع تاریخی قابل توجه سال های نخستین پیامبری محمد، مرتد شدن کاتب وحی او ، عبدالله بن ابی سرح است. وی که از محارم و یکی از نزدیک ترین اصحاب محمد، و کاتب وحی وی نیز بشمار میرفت. پس از چندی نسبت به کیفیت نزول و ماهیت آیات قرآن شک کرد! زیرا که ابی سرح چندین بار واژه ها و جملات آیات نازل شده را به دلخواه خود تغییر داد و محمد نیز آن آیات را پذیرفت! همین امر شک و تردید ابی سرح را برانگیخت تا آنجا که سرانجام، ابی سرح در مورد آیه » فتبارک الله احسن الخالقین« (سوره مومنون آیه 14 ) با محمد اختلاف پیدا کرد. ابی سرح معتقد بود که: » این آیه را من سروده ام و محمد آنرا از من دوزدیده است.« پس از این اختلاف ابی سرح از دین اسلام خارج شد و پیغمبر نیز کشتن و خون او را حلال کرد.(!)
کامل، ج 1، ص295، تفسیر شریف لاهیجی،ج 1، ص794-795، تاریخ طبری ص 4، ص 1187- 1303، تفسیر شیخ الفتوح رازی، ج 5، ص 7، 18، فتوح البلدان، بلاذری، ص 383-384
اسلام شناسی، علی میرفطروس، ج 1، چ 12، ص
۱۳۹۱ بهمن ۱۲, پنجشنبه
نقشِ محلل در اسلام
طبق قوانین اسلام اگر مردى همسرش را سه بار طلاق دهد، آن زن بر وى حرام مىشود و حلال شدن دوباره منوط به این است که زن با مردى دیگر ازدواج کند و پس از آمیزش ، آن مرد او را طلاق دهد. !!!!
برخی این قانون را اینگونه توجیه می کنند که این امر برای تنبیه طرفین و مذمت طلاق است!
اگر این امر برای تنبیه است ، چرا برای این تنبیه از بدن زن باید سوء استفاده شود ؟؟؟
سوره بقره آیه 230
و اگر بار سوم او را طلاق داد، دیگر آن زن براى او حلال نمى شود تا این که زن، خود را به همسرى مردى دیگر درآورَد. پس اگر همسر دوم او را طلاق داد، بر زن و همسر گذشته اش ـ اگر مى پندارند که حدود خدا را بر پا مى دارند ـ گناهى نیست که با عقد مجدد به یکدیگر باز گردند. اینها مقرراتى است که خدا آن ها را بیان مى کند تا مردمى که اهل دانشند از آن بهره برند!!!
به مردی که با زن ازدواج سوری می کند محلل می گویند. و همواره در طول تاریخ اسلام ، روحانیون مبارز این امر خطیر را به عهده داشته اند...
دانلود کتابِ محلّل اثر صادق هدایت
۱۳۹۱ بهمن ۱۱, چهارشنبه
دنیا جای احمقها نیست
در روستایی ملایی زندگی میکرد که محفلی داشت و برای محفلش هرکاری میکرد، پارتی بازیهای اداری و مالی و حقوقی و خلاصه هرچه میتوانست برایشان فراهم میکرد. روزگار از پسِ هم میگذشت و دنیای بر وفق مرادِ محفل بود، مردم غرقِ در فقر و نداری و ظلم بودند و محفل پادشاهی میکردند و فرمان میراندند، کسی را یارای مقابله با آنان نبود و چپاول میکردند و میبردن و میکشتند.
روزی سیل روستا را تهدید کرد و محفلِ جنابِ ملا هرکدام سوار بر اسب و خر و گاری و درشکه های خود به بالای تپهٔ بلند نزدیکِ روستا فرار کردن، التماس و رو انداختن ملا باعث نشد اونها بهش کمک کنن و اون را هم به جای امنی ببرند، کهولت سنّ امکان بالا رفتن را از ملا گرفته بود.
جوانکی از آنجا میگذشت و وقتی ضجههای ملا را شنید به یاریش شتافت و ملا را بر دوش خود نهاد و به طرفِ تپه رهسپار شد. جوانک بعد از چند دقیقه کم کم به نفس نفس زدن افتاد و از طرفی هم سیل با سرعت داشت نزدیک میشد. جوان از نفس افتاد و پاهایش دیگر قدرتِ ایستادن نداشت، ملا را زمین گذاشت تا نفسی تازه کند، ولی پاهایش دیگر نای رفتن نداشتن، ملا که دید آب دارد نزدیک میشود پا گرفت و کشان کشان خودش را به دامنه کوه رساند و جوانک را تنها گذاشت، فریادهای جوانک فایدهای نداشت و ملای از خطر گریخته نیشخندی زد و به طرف محفل که بالا تر بودن براه افتاد.
جوانک را آب برد و ناپدید شد.از ملا پرسیدند چرا کمک نکردی کمی بالاتر بیاید؟ جواب داد این دنیا جای احمقها نیست. من که در تمام عمرم سوار بر اینها بودم و دم نزدند چرا باید از غرق شدنِ یکیشان ناراحت باشم
۱۳۹۱ بهمن ۲, دوشنبه
اینجا ایرانه
دلم گرفته از آدمایی که حسِ غرور و کسی بودن سر تا پای وجودشون رو رو گرفته
از همه سؤ استفاده میکنن، دلِ همه رو میشکنن و هرچی به ذهنشون میاد رو به زبون میارن
آره عزیزان
اینجا
ایرانه
جون و هویت آدما
اینجا
گرون نیست بلکه ارزانه
بله عزیزان اینجا هر کی به هرکیست
ملاکِ قضاوت روی انسان ها , ذهنِ بیمار و منفی آدمایست
که انسانیت و عدل و داد براشون شعاری بیشتر نیست
که انسانیت و عدل و داد براشون شعاری بیشتر نیست
اینجا اونیکه لایق نیست
با زور و ریش واسه خودش کسیست
اینجا پست و مقام کیلویست، هیچ کسی سرِ جای خودش نیست
سردارِ سپاهش عزیز دردونه یکیست
مخالفش محکوم و اعدامیست
بیسواد بالا میشینه
همه رو زیرِ دست خودش میبینه
نادانیش مملکت رو از هم میپاشه
بهاش واسه مردم بیگناه گرون تموم میشه
تراز نمرههای درسی، پول و سکههای امامه
آره عزیزان اینجا اروپا نیست, بلکه ایرانه
دزدِ ملیاردر, وزیر و کارداره
زورگیر و معتاد, زیرِ چوبه داره
تراز نمرههای درسی، پول و سکههای امامه
آره عزیزان اینجا اروپا نیست, بلکه ایرانه
دزدِ ملیاردر, وزیر و کارداره
زورگیر و معتاد, زیرِ چوبه داره
آه،
اینجا ایرانه
سرچ کن تو اینترنت, شکلِ یک گربه تو کّلِ نقشه جهانه
سرچ کن تو اینترنت, شکلِ یک گربه تو کّلِ نقشه جهانه
قلبش تهرانه
اصفهانش نصفِ جهانه
شیرازش سحرِ زمانه
خوزستانش پر مهر و سوزانه
شمال خنک با درختانِ آویزانه
کردستان سرفراز و جاویدانه
مشهد زیبا و گلریزانه
اره عزیزان
اینجا
ایرانه
عربا اونرو از هم پاشیدن
آتشکده هاش رو به خاموشی کشیدن
دروغ و ریا رو تو خونمون تنیدن
آزادی و شاد بودن رو توی
کفنِ سفید
پیچیدن
آه،
همه قصهها با شادی تموم میشه
پس این کاخِ ظلم کی از هم میپاشه
ای خدا دلم پردرده
خدا هم جای خوبی و بدی رو وارونه کرده
خدا هم جای خوبی و بدی رو وارونه کرده
۱۳۹۱ بهمن ۱, یکشنبه
کی میگه تجزیه طلبی جرم نیست؟
جرمه جانم جرمه - توضیح چرایی جرم بودن : اول اینکه یارو میخواد توی ادارهٔ کشور سهم و حق رای و نماینده داشته باشه ( غلط میکنه) بهش این حق رو نمیدیم ( دوست داریم بهش حق نمیدیم) چه دلیلی یه ... بیاد و توی ادارهٔ مملکت سهیم باشه؟ - ۲ . میخواد حداقل توی ادارهٔ محل زندگیش حق داشته باشه ( غلط میکنه) بهش این حق رو نمیدیم ( دوست داریم و عشقمان میکشد بهش حق نمیدیم) چه دلیلی داره یه ... بیاد توی کارهای بزرگ ترها دخالت کنه و حرف گنده تر از دهانش بزنه؟ - ۳. بعد میخواد راجع بهش حرف بزنه ( بازم غلط کرده) دهانش رو میشکنیم و لوله اسلحه رو میکنیم تو حلقش - ۴. تلاش میکنه و حزب سیاسی درست میکنه ( فلان فلان شده آدم شده و حزب درست میکنه) میزنیم حزبش و فلانش رو خراب میکنیم رو سرش، آخه یه ... چی میفهمه که بخواد راجع بهش حرف بزنه؟ فرهنگ داره؟ زبون داره؟ عقل داره؟ چی داره؟ - ۵. دست به اسلحه میبره و برای حقش میجنگه ( چه غلطا پدر سوخته) خوب الان دیگه تجزیه طلبِ با اسلحه شده و مجرم است و اعدام باید گردد. پس نتیجه میگیریم که جرمه جانم، جرمه
نویسنده، داوود
نویسنده، داوود
۱۳۹۱ دی ۳۰, شنبه
اعدام
اعدام به معنی قتل عمدِ سیتماتیک و قانونی است که توسط حکومت اجرا میشه، تجربه چند دهه کشورهای مخالف اعدام و اجرا کنندهٔ اعدام نشون میده که این مجازات هیچ وقت نتونسته باعث کاهش جرائم و بالا رفتن امنیت در جامعه بشه و خشونت ناشی از اجرایی این حکم یا مجازات به شکل علنی و عینی متقابلا توی همون جامعه انعکاس پیدا میکنه. البته به یاد داشته باشیم که اعدام به مشابه یک ابزارِ حذفِ مخالف و خاموش کردنِ صدای دگراندیشان در حکومتهای دیکتاتوری استفاده میشه و بیشتر کاربرد ایجاد رعب و وحشت و نشان دادن چنگ و دندان برای مخالفان است، ولی با این حال این کار هم نتوانسته در طولانی مدت حافظِ این حکومتها باشد و بلعکس آنها را به پرتگاهِ سقوط نزدیک کرده است. هرچند اعدام در اینگونه حکومتها مختص به مخالفان سیاسی نیست ولی تمام اعدامها چه مخفیانه و چه در ملأ عام به منظورِ همان ایجاد رعب و وحشت و نشان دادنِ اقتدارِ پوشالی حکومتِ دیکتاتوری صورت میگیرد. حکومتهایی که معمولان فساد و دزدی و بی بند و باری و روابط در آن حرف اول را میزند و در اصل بانی تمامِ به اصطلاح فسادها و جرائم خودش است چطور میتواند بدون ریشه کن کردن سر منشأ مشکلات که از خودش به جامعه بروز پیدا کرده آنرا از بین ببرد؟ یا سوال اساسی اینه آیا میخواهد آنها را از بین ببرد؟ جواب خیر خواهد بود، به این دلیل که از بالا تا پایینِ این حکومتها غرق در فساد و دزدی و جنایت هستند و با جنایت زنده خواهند ماند و چرخهای نظامشان با جنایت و فساد به چرخش ادامه خواهد داد.
اگر بنا بر این بود که با اعدام امنیت به جامعه تزریق بشه و جرائم به حداقل برسد در کشورهایی چون چین (البته در حالِ حاضر متوقف شده) و ایران که رکوردارِ اعدام در جهان هستند، باید امنیت در سطح مطلق میبود و جرائم به حداقل ِ غیر قابل ذکر میرسید، در حالی که در ایران هر روز شاهدِ افزایش جرائم و ناامنی بیش از پیش هستیم و ناکارآمدی حکومت در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر روز وضعیت را وخیم تر از قبل خواهد کرد.
۱۳۹۱ دی ۲۶, سهشنبه
دانلود کتاب سکس و شرع و زن در تاریخ اسلام - نوشته “مریوان حلبچه ای” ترجمه “آرمان منوچهری
کتاب “سکس و شرع و زن در تاریخ اسلام” نوشته “مریوان حلبچه ای” ترجمه “آرمان منوچهری“
با ظهور اسلام و ترویج اندیشه های دگم و واپسگرایانه و تبدیل آن به دینی سرشار از سکس و تجاوز جنسی و شهوترانی و هوسرانی برای طیف مردان مسلمان، سیستمی توتالیتر بر جامعه حاکم شد که نه تنها رفتار، بلکه اندیشه انسان را تحت نفوذ و سیطره خود قرار داد. وجود ده ها آیه زن ستیزانه و صدها حدیث از پیامبر و خلفا و ائمه، گویای دگردیسی هایست که زمینه انحطاط جامعه را در پی دارد. اسلام از همان ابتدای ظهورش، انسان ها را در همان دو گروه دسته بندی شده اجتماع یعنی گروهی حاکم و گروهی محکوم، باقی گذاشت و قانون لایزال مردان حاکم و زنان محکوم، مردان بهتر، زنان کهتر را برای همیشه ماندگار ساخت. محمد با توجه به شرایط اقلیمی و اجتماعی شبه جزیره عربستان و با تشخیص اینکه مردم آن منطقه را تنها از راه وعده های بهشتی همچون، وجود حوری های بهشتی آماده جماع که هربار به حالت دخترانگیشان باز می گردند، وجود غلمان های نازک پوست و مهیا برای عمل لواط، جنگل های سرسبز، جویبارهای شیر و شراب و عسل، کاخ های بهشتی ساخته شده از سنگ های مرمر و عاج، تشویق به کشتن و جهاد می نمود. ستمی که پیروان دین اسلام، به عنوان کامل ترین ادیان به تعبیر مسلمانان، در حق زنان به انجام میرسانند، گویای نابرابری جنسیتی است که در قرآن و در طی آیات مختلفی به آن اشاره شده است.
با ظهور اسلام و ترویج اندیشه های دگم و واپسگرایانه و تبدیل آن به دینی سرشار از سکس و تجاوز جنسی و شهوترانی و هوسرانی برای طیف مردان مسلمان، سیستمی توتالیتر بر جامعه حاکم شد که نه تنها رفتار، بلکه اندیشه انسان را تحت نفوذ و سیطره خود قرار داد. وجود ده ها آیه زن ستیزانه و صدها حدیث از پیامبر و خلفا و ائمه، گویای دگردیسی هایست که زمینه انحطاط جامعه را در پی دارد. اسلام از همان ابتدای ظهورش، انسان ها را در همان دو گروه دسته بندی شده اجتماع یعنی گروهی حاکم و گروهی محکوم، باقی گذاشت و قانون لایزال مردان حاکم و زنان محکوم، مردان بهتر، زنان کهتر را برای همیشه ماندگار ساخت. محمد با توجه به شرایط اقلیمی و اجتماعی شبه جزیره عربستان و با تشخیص اینکه مردم آن منطقه را تنها از راه وعده های بهشتی همچون، وجود حوری های بهشتی آماده جماع که هربار به حالت دخترانگیشان باز می گردند، وجود غلمان های نازک پوست و مهیا برای عمل لواط، جنگل های سرسبز، جویبارهای شیر و شراب و عسل، کاخ های بهشتی ساخته شده از سنگ های مرمر و عاج، تشویق به کشتن و جهاد می نمود. ستمی که پیروان دین اسلام، به عنوان کامل ترین ادیان به تعبیر مسلمانان، در حق زنان به انجام میرسانند، گویای نابرابری جنسیتی است که در قرآن و در طی آیات مختلفی به آن اشاره شده است.
دانلود کتاب
دانلود کتاب
۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه
نقطه صفر
آری
جاریست
اشک از گونه
گونه از اشک و گلهای بالشم آبیاریست
قطراتِ اشکم صفر گونه و پوشالیست
فنجانِ قهوام
از نقش و نگارِ فال خالیست
پر از دانههای صفر گونهٔ کافی یست
نقطه صفرِ ساعت
صفرِ مدارِ طولی
زندگیم پوشالیست
صفرِ صفرم
خالیِ خالی
نقطه سرِ خط
تار و پودِ زندگیم رادیکالیست
فردای دیروزم از اشکهای امروزم، شاکیست
خالیِ خالی از انگیزه
پوچِ پوچ از غم و ناله
گویی آسمان هم امشب بارانیست
قلم و دفتر
حلقهٔ اشک در چشم
نوشتههای روی کاغذ نیز خیالیست
آری خالیست
این دایره کوچکِ صفر
داخل صفر هم خالیست
پوچ و پوشالیست
صفرِ ساعت همچنان بر جای خود باقیست
من
این جزیره
در قفسِ آب
خاطراتِ ایران در دلم باقیست
توی این صفرِ نقشه، مرگِ خاموشم، تماشائیست
۱۳۹۱ دی ۲۴, یکشنبه
همه چیز در ایران یک وجب بالای مطلق است از جمله آزادی
چند هموطن عزیز قصد سفر و دل بریدن از ایران رو داشتند، به گمان نزدیک به یقین فریب صهیونیست و ضدّ انقلاب رو خورده بودند راجع به ایران حرف میزدیم، و آخرش به این قنأعت رسیدند که هرچه شنیدند فوتوشاپ و جادوهای شیطانی شیپورهای بیگانگان بوده. در زیر مواردی را که برای آنها مطرح کردم رو مینویسم تا درس عبرتی باشد برای همه هموطنان و بفهمند چی داریم و چی نداریم.
الف - امنیت اجتماعی:
۱- در تمام عرصهها - دیشهای ماهواره که با طوفان نوح هم تکون نمیخورند، دولت هم اعلام کرده اگه تکون خورد براشون جدیدش رو میذاره، واسه همین هم نیروهای متخصص رو استخدام کرده است.
۲- در کوچه و خیابان کسی حق ندارد به دختر و پسر, پیرمرد و پیرزن بالا تر از گل بگه. بعضی وقتا بلبل هم بگن ازشون شکایت میشه.
۳- توی جشنهای خصوصی نتنها کسی واسه تجاوز نمیاد، بلکه پلیس رسما امنیت اون جشنها رو به عهده میگیره.
۴- گشت ارشاد که برای راهنمائی مسئولین و تذکر رعایت قانون به آنها گذاشته شده، برای مردم لباسهای آستین کوتاه و شلوار کوتاه و مانتوی رنگی و تنگ و روسری کوتاه و لوازم آرایش و و و ... به عنوان هدیه میارن
۵-هیچ کسی توی خیابونهای ایران تا به این لحظه که من دارم گزارش میدم کشته نشده، درخت کاج بزنه پس گردنم اگه دروغ بگم.
۶- مواد مخدر تنها چیزیه که توی ایران کسی اسمش رو نشنیده، برو توی تهران بگو شیشه میخوام، همه بهت خرده شیشه میدن، کراک رو واسه اپلواد ویندوز استفاده میکنن.
ب - اقتصاد:
۱-بیکاری در حد صفر هست شاید ۱ در ملییون تازه این رو هم صهونیستهای ضدّ انقلاب میگن من که باور ندارم، و همه کارگرهای ایران هم میتونن شهادت بدن که صهیونیستها و ضدّ انقلاب دروغ میگن و کار ریخته مثل علف خرس.
۲-در مورد فقر کشور با بحران چاقی و پول پیدا کردن توی اشغالها روبرو شده، هر روز چند تن سکه توی اشغالها پیدا میشه، حاشیه شهرها از داخل شهرها مرفه تر و ثروتمند تر هستند.
۳-تورم هم که جناب رئیس جمهور گفتند همه آزادید از بقالی سر کوچه شون گوجه بخرید و ببرید خونه، همه اجناس هم که با قیمت ۱۵ سال نه ۳۰ سال پیش فرق چندانی نداره (در حد ۱۰ تک تومن تا ۲۰ تک تومن).
۴- اختلاس و دزدی رو که ماشأالله نمیدونن چطوری بنویسن چه برسه کسی بخواد ۳ هزار ملیارد تومن اختلاس کنه یا کسی بخواد از بیت المال دزدی کنه اون هم چند ملیار دلار.
۵- نفت هم که سر سفره همه میاد و از هر طرف بخوای میتونی شیر رو باز کنی و لیوان رو پر کنی.
پ - آزادیهای فردی و سیاسی:
۱- انتقاد از رهبر (ع ) بگیر تا تدارکات چی و فرماندار شهر و سرباز وظیفه و کارمند اداره آزاد میباشد حتی اگه مبانی اسلامی را رعایت نکنید.
۲- تظاهرات که کسی کاریت نداره بهت ساندیس هم میدن که نفس تازه کنی و تازه بهت قمه و باتوم هم میدن که اگه کسی خواست امنیت رو مخدوش کنه باهاش برخورد کنی، تظاهرات هم مثل انتقاد حتی بدون رعایت مبانی اسلامی آزاد میباشد.
۳-زندانی سیاسی در طول این ۳۲ سال دریغ از یک نفر، به همین خاطر آقای لاجوردی زندانها رو به هتل ۵ ستاره تبدیل کردند که اقتصاد کشور هم باهاش رشد کنه و هم اشتغال زایی در سطح بالا انجام شده باشه. چند بار عوامل ضدّ انقال رفتن توی اون هتلها خودشون به در و دیوار زدن که شیپورهای استکبار و صهیونیست ازشون خبر درست کنند که به حمد الهی همانند ماجرای طبس با شکست مفتضحانه روبرو شدند.
۵- هرطوری خواستی زندگی کن و دینت رو انتخاب کن، خواستی مسلمان باش، نخواستی "بهایی" باش، نخواستی مسیحی باش یا بودایی باش، یا اصلا دین نداشته باش. رادیو و تلویزیون به هر حال با همشون آزاد و برابر برخورد میکنه.
۶-ماه رمضان پلیس به مردم شیرینی و آب تعأرف میکنه که خسته نشن و خدایی نخواسته کسی مجبور نباشه بخاطر یک برادر مسلمان خودش رو گشنه و تشنه نگاه داره.
۷- ماه محرم اجازه داری شادی کنی و جشن بگیری و فیلم کمدی نگاه کنی و شوهای زنده یاد هایده ببینی و شماعی زاده برات از گیتار گمشدش بخونه و کامران و هومن کنسرتهای خیابانی راه بندازن و دیپ دپ کنن واسه جوان ها.
۸- تعلق فکریت به هر حزب و گروه و سازمان سیاسی و غیر سیاسی باشه مشکلی نداری، میتونی انتخاب کنی و انتخاب بشی و آقای جنتی که به قدمت کره خاکی سنّ دارن میتونن این مطلب رو تائید کنن، همین رئیس جمهور از حزب خرها وارد عرصه سیاست شد و الان هم بیشتر وقتها عر میزند.
۹- نقد دین و نوشتن و گفتن و خوندن درباره آن آزاد است، و فیلترهایی که ضدّ انقلاب و صهیونیستها میندازند روی وبلاگهای منتقد، توسط دولت شکسته میشوند.
۱۰- اعدام به مشابه کشتن تک تک مردم این کشور است و کاملا مردود است. حتی ضدّ انقلاب و صهیونیست ها.
۱۱- نوشابه فقط نوشیده میشود و شیشه آن بغیر از تحویل به شرکت نوشابه سازی هیچ مصرفی ندارد و استفاده نمیشود برای هیچ کاری.
۱۲- در عرصه خارجی هم که به شهادت سید حسن نصر الله، رو چشم همه جا داریم، پاسپورتمون بدون باز شدن از گیتها عبور میکنه و با قدر و احترام و بوس و بغل و امضا نجات پیدا میکنیم.
ت- فرهنگ:
۱- هیچ اعدامی انجام نمیشود و هیچ کسی ساعت ۴ صبح برای تماشا و سوت و هورا کشیدن به میدان نمیرود
بخش ( ت) فقط یک مورد داشت.
همه این موارد و هزاران مورد دیگر ثابت میکند ایران گل و بلبل تمام و ختم کلام، مواظب باشید فریب صهیونیستها و ضدّ انقلاب رو نخورید که ۴۰۰ درجه خلاف اینها رو فوتوشاپ میکنند و با پارازیت میندازند وسط تهران
الف - امنیت اجتماعی:
۱- در تمام عرصهها - دیشهای ماهواره که با طوفان نوح هم تکون نمیخورند، دولت هم اعلام کرده اگه تکون خورد براشون جدیدش رو میذاره، واسه همین هم نیروهای متخصص رو استخدام کرده است.
۲- در کوچه و خیابان کسی حق ندارد به دختر و پسر, پیرمرد و پیرزن بالا تر از گل بگه. بعضی وقتا بلبل هم بگن ازشون شکایت میشه.
۳- توی جشنهای خصوصی نتنها کسی واسه تجاوز نمیاد، بلکه پلیس رسما امنیت اون جشنها رو به عهده میگیره.
۴- گشت ارشاد که برای راهنمائی مسئولین و تذکر رعایت قانون به آنها گذاشته شده، برای مردم لباسهای آستین کوتاه و شلوار کوتاه و مانتوی رنگی و تنگ و روسری کوتاه و لوازم آرایش و و و ... به عنوان هدیه میارن
۵-هیچ کسی توی خیابونهای ایران تا به این لحظه که من دارم گزارش میدم کشته نشده، درخت کاج بزنه پس گردنم اگه دروغ بگم.
۶- مواد مخدر تنها چیزیه که توی ایران کسی اسمش رو نشنیده، برو توی تهران بگو شیشه میخوام، همه بهت خرده شیشه میدن، کراک رو واسه اپلواد ویندوز استفاده میکنن.
ب - اقتصاد:
۱-بیکاری در حد صفر هست شاید ۱ در ملییون تازه این رو هم صهونیستهای ضدّ انقلاب میگن من که باور ندارم، و همه کارگرهای ایران هم میتونن شهادت بدن که صهیونیستها و ضدّ انقلاب دروغ میگن و کار ریخته مثل علف خرس.
۲-در مورد فقر کشور با بحران چاقی و پول پیدا کردن توی اشغالها روبرو شده، هر روز چند تن سکه توی اشغالها پیدا میشه، حاشیه شهرها از داخل شهرها مرفه تر و ثروتمند تر هستند.
۳-تورم هم که جناب رئیس جمهور گفتند همه آزادید از بقالی سر کوچه شون گوجه بخرید و ببرید خونه، همه اجناس هم که با قیمت ۱۵ سال نه ۳۰ سال پیش فرق چندانی نداره (در حد ۱۰ تک تومن تا ۲۰ تک تومن).
۴- اختلاس و دزدی رو که ماشأالله نمیدونن چطوری بنویسن چه برسه کسی بخواد ۳ هزار ملیارد تومن اختلاس کنه یا کسی بخواد از بیت المال دزدی کنه اون هم چند ملیار دلار.
۵- نفت هم که سر سفره همه میاد و از هر طرف بخوای میتونی شیر رو باز کنی و لیوان رو پر کنی.
پ - آزادیهای فردی و سیاسی:
۱- انتقاد از رهبر (ع ) بگیر تا تدارکات چی و فرماندار شهر و سرباز وظیفه و کارمند اداره آزاد میباشد حتی اگه مبانی اسلامی را رعایت نکنید.
۲- تظاهرات که کسی کاریت نداره بهت ساندیس هم میدن که نفس تازه کنی و تازه بهت قمه و باتوم هم میدن که اگه کسی خواست امنیت رو مخدوش کنه باهاش برخورد کنی، تظاهرات هم مثل انتقاد حتی بدون رعایت مبانی اسلامی آزاد میباشد.
۳-زندانی سیاسی در طول این ۳۲ سال دریغ از یک نفر، به همین خاطر آقای لاجوردی زندانها رو به هتل ۵ ستاره تبدیل کردند که اقتصاد کشور هم باهاش رشد کنه و هم اشتغال زایی در سطح بالا انجام شده باشه. چند بار عوامل ضدّ انقال رفتن توی اون هتلها خودشون به در و دیوار زدن که شیپورهای استکبار و صهیونیست ازشون خبر درست کنند که به حمد الهی همانند ماجرای طبس با شکست مفتضحانه روبرو شدند.
۵- هرطوری خواستی زندگی کن و دینت رو انتخاب کن، خواستی مسلمان باش، نخواستی "بهایی" باش، نخواستی مسیحی باش یا بودایی باش، یا اصلا دین نداشته باش. رادیو و تلویزیون به هر حال با همشون آزاد و برابر برخورد میکنه.
۶-ماه رمضان پلیس به مردم شیرینی و آب تعأرف میکنه که خسته نشن و خدایی نخواسته کسی مجبور نباشه بخاطر یک برادر مسلمان خودش رو گشنه و تشنه نگاه داره.
۷- ماه محرم اجازه داری شادی کنی و جشن بگیری و فیلم کمدی نگاه کنی و شوهای زنده یاد هایده ببینی و شماعی زاده برات از گیتار گمشدش بخونه و کامران و هومن کنسرتهای خیابانی راه بندازن و دیپ دپ کنن واسه جوان ها.
۸- تعلق فکریت به هر حزب و گروه و سازمان سیاسی و غیر سیاسی باشه مشکلی نداری، میتونی انتخاب کنی و انتخاب بشی و آقای جنتی که به قدمت کره خاکی سنّ دارن میتونن این مطلب رو تائید کنن، همین رئیس جمهور از حزب خرها وارد عرصه سیاست شد و الان هم بیشتر وقتها عر میزند.
۹- نقد دین و نوشتن و گفتن و خوندن درباره آن آزاد است، و فیلترهایی که ضدّ انقلاب و صهیونیستها میندازند روی وبلاگهای منتقد، توسط دولت شکسته میشوند.
۱۰- اعدام به مشابه کشتن تک تک مردم این کشور است و کاملا مردود است. حتی ضدّ انقلاب و صهیونیست ها.
۱۱- نوشابه فقط نوشیده میشود و شیشه آن بغیر از تحویل به شرکت نوشابه سازی هیچ مصرفی ندارد و استفاده نمیشود برای هیچ کاری.
۱۲- در عرصه خارجی هم که به شهادت سید حسن نصر الله، رو چشم همه جا داریم، پاسپورتمون بدون باز شدن از گیتها عبور میکنه و با قدر و احترام و بوس و بغل و امضا نجات پیدا میکنیم.
ت- فرهنگ:
۱- هیچ اعدامی انجام نمیشود و هیچ کسی ساعت ۴ صبح برای تماشا و سوت و هورا کشیدن به میدان نمیرود
بخش ( ت) فقط یک مورد داشت.
همه این موارد و هزاران مورد دیگر ثابت میکند ایران گل و بلبل تمام و ختم کلام، مواظب باشید فریب صهیونیستها و ضدّ انقلاب رو نخورید که ۴۰۰ درجه خلاف اینها رو فوتوشاپ میکنند و با پارازیت میندازند وسط تهران
منبع
۱۳۹۱ دی ۲۳, شنبه
ایران، سرزمینِ زیبای من
ایران، سرزمینِ زیبای من چه بر سرت آمد؟
آن مردم رشید و جنگاورت کجا رفتند؟
که اینگونه بیگانگان خونت را میمکند و خاکت را اشغال کرده اند
کودکانت را بانگ الله اکبر در گوش میخوانند و
جوانانت عالمِ رساله خوانِ دانشگاه
مادرانت در چارقدهای سیاه
همچون تاریکی شب پیچیده و
روضه خوانِ فاطمه زهرا
کجایند آن آرش و رستم و بابک هایت؟
که مردمت ذکر گوی ابوالفضل و علی و عباس شده اند
ایرانِ من قفل بر دهانت زدند و
دسته دسته فرزندانت را به ریسمان مرگ میسپارند
آرامگاه کوروشت در دیار خود غریب مانده و
فوج فوج امامزادههای قارچ گونه سر بر میآورند
ایرانِ من، دیگر شادی
نشاط
امید
آرزو
و آرامش
از این دیار رخت بربسته و
جای آن گریه وسینه زدن و ناله و فغان
هر سال برای دشمنانت برپاست
کاش دوباره بیدار میشد آن شیر خفته در درونت
تا کفتارهای رذل و پلید را به سرزمینشان براند
ﺑﺎ ﺩﺭﻭﺩ ﺧﺪﻣﺖ علی ﺁﻗﺎ ﻭﺷﻤﺸﻴﺮ ﺫﻭاﻟﻔﻘﺎﺭﺵ
ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ ﺧﻂﺒﻪ 79
اﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﺯﻧﺎﻥ اﺯ ﻧﻆﺮ اﻳﻤﺎﻥ و اﺭﺙ ﻭﻋﻘﻞ ﻧﺎﻗﺼﻨﺪ اﻣﺎ ﻧﻘﺼﺎﻥ اﻳﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻋﺎﻑ ﺑﻮﺩﻥ اﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺭ اﻳﺎﻡ ﻗﺎﻋﺪﮔﻲ اﺳﺖ و ﻧﻘﺼﺎﻥ اﺭﺛﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﺳﻬﻢ اﺭﺛﺸﺎﻥ ﻧﺼﻒ ﺳﻬﻢ اﺭﺙ ﻣﺮﺩاﻥ اﺳﺖ ﻭﻧﻘﺼﺎﻥ ﻋﻘﻠﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻣﺮﺩ اﺳﺖ. اﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭاﺯ ﺧﻮﺑﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﺣﺬﺭ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻭاﺭﺩ اﻣﻮﺭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ اﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ اﻋﻤﺎﻝ ﻧﺎﺷﺎﻳﺴﺖ ﻃﻤﻊ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
اﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﺯﻧﺎﻥ اﺯ ﻧﻆﺮ اﻳﻤﺎﻥ و اﺭﺙ ﻭﻋﻘﻞ ﻧﺎﻗﺼﻨﺪ اﻣﺎ ﻧﻘﺼﺎﻥ اﻳﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻋﺎﻑ ﺑﻮﺩﻥ اﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺭ اﻳﺎﻡ ﻗﺎﻋﺪﮔﻲ اﺳﺖ و ﻧﻘﺼﺎﻥ اﺭﺛﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﺳﻬﻢ اﺭﺛﺸﺎﻥ ﻧﺼﻒ ﺳﻬﻢ اﺭﺙ ﻣﺮﺩاﻥ اﺳﺖ ﻭﻧﻘﺼﺎﻥ ﻋﻘﻠﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻣﺮﺩ اﺳﺖ. اﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭاﺯ ﺧﻮﺑﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﺣﺬﺭ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻭاﺭﺩ اﻣﻮﺭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ اﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ اﻋﻤﺎﻝ ﻧﺎﺷﺎﻳﺴﺖ ﻃﻤﻊ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﺑﺎ ﺩﺭﻭﺩ ﺧﺪﻣﺖ علی ﺁﻗﺎ ﻭﺷﻤﺸﻴﺮ ﺫﻭاﻟﻔﻘﺎﺭﺵ
ﺧﻮاﺳﺘﻢ ﺧﺪﻣﺘﺘﻮﻥ ﻋﺮﺽ ﻛﻨﻢ ﻋﺪاﻟﺖ علی ﻭاﺭت ﺮا ﺑﺎﻭﺭ ﻛﻨﻢ ﻳﺎ اﺭاﺩﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺩاﺷﺘﻲ ﺁﺧﻪ ﻣﺮﺩ ﺣﺴﺎﺑﻲ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﺮاﻥ اﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺮﻳﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ اﻳﻤﺎﻥ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺩاﺷﺖ ﻛﻪ اﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺭﻭﺡ اﻟﻘﺪﺱ ﺑﺎﺭﺩاﺭ ﺷﺪ. ﺟﺎﻱ ﺩﻭﺭﻱ ﻧﺮﻭﻳﻢ, ﭼﻂﻮﺭ ﺣﻮﺽ ﻛﻮﺛﺮ و ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻳﻚ اﻧﺴﺎﻥ ناقص العقل ﻧﺎﻗﺺ اﻻﻳﻤﺎﻥ ﺩاﺩﻩ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻓﺎﻃﻤﻪ ؟
ﺑﻪ ﻧﻆﺮ ﺧﻮﺩﺕ اﮔﺮ اﺳﻼﻡ از ﺑﻴﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻬﻮﺕ ﭘﺮست ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺑﻪ دست ﻋﺮﺏ آنزمان ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﻤﻲ ﺁﻣﺪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺯﻧﺎﻥ ﺭا ناقص العقل ﻣﻲﺧﻮاﻧﺪﻳﺪ؟ ﺁﺧﻪ اﺯ ﺷﻤﺎ ﻛﻪ (به گفته خودتان) ﺩﺧﺘﺮاﻧﺘﺎﻥ ﺭا ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﻮﺭ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭا ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺧﻔﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﭼﻪ اﻧﺘﻆﺎﺭﻱ ﻣﻲ,ﺷﻪ ﺩاﺷﺖ. اﻟﺒﺘﻪ ﺑﻬﺖ ﺣﻖ ﻣﻲ ﺩﻡ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺗﻮﻱ ﻗﺮاﻥ سوره ﺑﻘﺮﻩ ﺁﻳﻪ223 ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ( زن کشتزار مرد لقب دارد و مرد میتواند هرطور که بخواهد با او نکاح کند ) و ﺩﺭ ﺁﻳﻪ 36 سوره ﻧﺴﺎ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ (و ﺁﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﺭا ﻛه اﺯ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻴﺸﺎﻥ ﺑﻴﻢ ﺩاﺭﻳﺪ اﻧﺪﺭﺯ ﺩﻫﻴﺪ ﻭاﺯ ﺧﻮاﺑﮕﺎﻫﺸﺎﻥ ﺩﻭﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ اﮔﺮ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺑﺰﻧﻴﺪﺷﺎﻥ و اﮔﺮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩاﺭﻱ ﻛﺮﺩﻧﺪ اﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺩﻳﮕﺮ ﺭاﻩ ﺑﻴﺪاﺩ ﭘﻴﺶ ﻣﮕﻴﺮﻳﺪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﭘﺎﻳﻪ ﻭﺑﺰﺭﮒ اﺳﺖ) ﻋﻠﻲ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﻳﻚ ﺯﻧﻢ ﻣﻲ ﺗﻮﻧﻢ ﻫﺰاﺭاﻥ ﻫﺰاﺭ ﺯﻥ ﻣﻮﻓﻖ ﺩﺭ اﻣﻮﺭ ﻭﻛﺎﻟﺖ ﻭﻗﻀﺎﻭﺕ ﻭ شغلﻫﺎﻱ ﻣﻬﻢ ﺩﻭﻟﺘﻲ و ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ ﺑﺮاﻳﺖ ﻧﺎﻡ ﺑﺒﺮﻡ ﻛﻪ اﺯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ اﺯ ﻣﺮﺩاﻥ ﻣﻮﻓﻖ ﺗﺮﻧﺪ اﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎ اﻳﻦ ﺗﻔﺎﺳﻴﺮ ﻛﻪ اﻭﻥ ﻫﺎ ﺷﺎﻧﺲ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ و ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻧﻴﺎﻣﺪﻧﺪ ﻭﮔﺮﻧﻪ اﻻﻥ ﻳﺎ ﺯﻳﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﻭ ﻧﻘﺎﺏ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻳﺎ در خانه ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺘﻚ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ و ﺣﺘﻲ ﻣﺜﻞ ﺧﻴﻠﻲ اﺯ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﻋﺮﺑﻲ ﺣﺘﻲ ﺣﻖ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮔﻮاﻫﻴﻨﺎﻣﻪ ﺭا ﻫﻢ ﻧﺪاﺷﺘﻨﺪ.
ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﻲ ﺑﻨﻮﻳﺴﻴﺪ ﺳﻬﻢ اﺭﺙ, ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭﻋﻘﻞ ﺯﻥ
را ﻧﺼﻒ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ قرآن اﺳﺘﻨﺎﺩ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻣﻴﮔﻮﻳﻴﺪ ﻋﻘﻞ و اﺭﺛﺶ ﻧﺼﻒ ﻫﺴﺖ ولی شما و نوادگانتان چنان مجذوب و شیفتهٔ این موجود بودید که در دستههای ۱۰ تایی عقد میکردید و به کنیزی ( برده جنسی ) در میاوردید. ﺁﺧﺮ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻛﺸﻮﺭﺗﺎﻥ ﻗﺎﻧﻊ ﻧﺸﺪﻳﺪ ﻭ به کشورهای همسایه مثل کشور ما حمله کردید، کشتید و تاراج کردید و مردان را به برده گرفتید و زنان را به کنیزی فروختید و نطفهٔ لقِ سید را در ایران کاشتید, ﻳﺎﺩﺕ ﻫﺴﺖ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺧﻮاﺳﺘﻴﺪ ﻛﺸﻮﺭﻣﺎﻥ ﺭا ﻏﺎﺭﺕ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ زنان ﺭا ﺑﻪ اﺳﺎﺭﺕ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﺑﺮاﻱ ﻗﻮﻱ ﻛﺮﺩﻥ اﺭاﺩﻩ مسلمانانِ شمشیر به دست ﮔﻔﺘﻴﺪ: ﺣﻤﻠﻪ ﻛﻨﻴﺪ اﮔﺮ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﺷﺪﻳﺪ ﺯﻧﺎﻧﺸﺎﻥ ﻭاﻣﻮاﻟﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮاﻥ ﻏﻨﺎﻳﻢ ﺟﻨﮕﻲ ﻣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺣﺘﻲ اﮔﺮ ﺷﻮﻫﺮ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﺁﻳﻪ 24 سوره ﻧﺴﺎ: (ﺑﺮاﻱ ﺷﻤﺎ ﻧﻜﺎﺡ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻮﻫﺮﺩاﺭ ﺣﺮاﻡ ﺷﺪ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻮﻫﺮﺩاﺭ ﺭا ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﻛﻔﺎﺭ ﺑﻪ ﻏﻨﻴﻤﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ) و ﺁﻳﻪ 50 ﺳﻮﺭﻩ اﺣﺰاﺏ:
(
اﻱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻣﺎ ﺑﺮ ﺗﻮ اﻥ ﻫﻤﺴﺮاﻧﺖ ﺭا ﻛﻪ ﻣﻬﺮﺷﺎﻥ ﺭا ﺩاﺩﻩ اﻱ ﺣﻼﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭﻧﻴﺰ ﻛﻨﻴﺰاﻧﻲ ﺭا ﻛﻪ ﺧﺪا اﺯ ﻏﻨﺎﻳﻢ ﺟﻨﮕﻲ ﺑﻪ ﺗﻮ اﺭﺯاﻧﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﻣﺎﻟﻚ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﻲ) و اﮔﺮ ﻣﺮﺩﻳﺪ ﺣﻮﺭﻳﺎﻥ ﺑﻬﺸﺘﻲ ﺩﺭ اﻧﺘﻆﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ( ﺁﻳﻪ 22 و 36 ﺳﻮﺭﻩ ﻭاﻗﻌﻪ ﻭﺁﻳﻪ 58 ﺳﻮﺭﻩ اﻟﺮﺣﻤﻦ), ﺷﻤﺎ ﻛﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺗﺘﻮﻥ ﺑﺎ ﻃﻤﻊ ﺯﻥ
در گردش است ﭼﺮا اﻳﻦﻗﺪﺭ اﺭﺯﺵ ﺯﻥ ﺭا ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻲ ﺁﻭﺭﻳﺪ؟
ﺑﻪ اﺳﻢ ﺧﺪا ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻧﻮﺷﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﻧﺼﻒ ﺁﻥ اﺯ ﺳﻜﺲ ﻭ ﺭﻭاﺑﻄ ﺟﻨﺴﻲ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﺤﺒﺖ ﺷﺪﻩ (سوره اﺣﺰاﺏ ﺁﻳﻪ 51: نوبت هر كدام از آن زنها را كه مىخواهى به تاخير انداز و هر كدام را كه مىخواهى پيش خود جاى ده و بر تو باكى نيست كه هر كدام را كه ترك كردهاى [دوباره] طلب كنى اين نزديكتر است براى اينكه چشمانشان روشن گردد و دلتنگ نشوند و همگىشان به آنچه به آنان دادهاى خشنود گردند و آنچه در دلهاى شماست خدا مىداند و خدا همواره داناى بردبار است ﻭﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻛﻞ ﺳﻮﺭﻩ ﺗﺤﺮﻳﻢ) ﻭﻧﺼﻒ ﺩﻳﮕﺮﺵ اﺯ ﻗﺘﻞ ﻭﻗﺼﺎﺹ اﺳﺖ ﻫﻤﺎﻧﻂﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ اﻧﻔﺎﻝ ﺁﻳﻪ
12
ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ: هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان وحى مى كرد كه من با شما هستم پس كسانى را كه ايمان آورده اند ثابتقدم بداريد به زودى در دل كافران وحشتخواهم افكند پس فراز گردن ها را بزنيد و همه سرانگشتانشان را قلم كنيد.
فقر در شهرهای بزرگ و کوچک ایران بیداد میکند بیشتر از ۳ ملیون کودکِ کار در کشور داریم، سنِّ فحشا به ۱۴ سال رسیده است و بیکاری بالای ۲۵ درصد است همه اینها در حکومت عدل علی وجود دارد و آنوقت پول مردم خرج ساختن ضریح ومرقد و امامزاده و مسجد و حوزه علمیه و چاپ و نشر کتابهای صد من یه غاز اسلامی و تروریستهای حزب الله و حماس و حمایت از بشار است و سایر تروریستهای سرتاسر دنیا میشود، کشورهای آمریکای لاتین را یادم رفت، بازسازی لبنان که جای خود دارد و خلاصه همه لقمهای از این سفره دارند الی مردم ایران.
دختران و پسرانِ سرزمینم در سیاهچالهای رژیم اسلامی ( که از احکام و سنت تو بهره میبرند) دسته دسته به سوی مرگ میرفتند و پیکرهای پاکشان بینشان در جایی به اسم خاوران زیر خروارها خاک دفن شدند و هرگز اجازه ندادند مراسمی برایشان گرفته شود نه حتی
نام
و نشانی برایشان گذاشته شود، چه بسیار داستانها که از شقاوت و سنگدلی و وحشی گری پیروان راستینت در زندانها و بازداشت گاهها تعریف میکردند و میکنند، از شکنجهها از ظلم و نا انسانیتهایی که در حق مخالفان حکومت عدل علی انجام میشد و میشود. راستی شنیدی میگفتند دختران باکره را اعدام نمیکردند؟ میگفتند اول آنها را به عقد یک بسیجی در میاوردند و بهش تجاوز میکردند که به قول خودشان باکره از دنیا نرود گویا میگفتند باکرهها به بهشت میروند، چند روز بعد به خانواده اطلاع میداند و میگفتند دخترتان شرعی اعدام شده و به عقد یک نفر در آمده.
رهروانِ راستینت کاری کردند چند ملیون انسانِ بی گناه از کشورشان فرار کنند و آواره کشورهای دیگر بشوند
ﭼﻮﻥ ﺟﺰ ﺟﻨﮓ و ﺧﺸﻮﻧﺖ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻭﻓﺮﺯﻧﺪاﻧﺸﺎﻥ ﻧﺸﺪ. ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﺧﺎﻧﻢ, ﺧﺎﻧﻢ
ﻭفرزندانت ﺳﻼﻡ ﺑﺮﺳﺎﻥ ﺑﻪ اﻣﻴﺪ ﺩﻳﺪاﺭ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻱ ﺧﻴﻠﻲ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﻴﺪ.
ﺭاﺳﺘﻲ اﻣﻴﺪﻭاﺭﻡ ﺩﻡ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺎ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺫﻭاﻟﻔﻘﺎﺭﺕ نه ایستاده باشی
ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻳﺎﺩﺕ ﻧﺮﻩ
ﺭاﺳﺘﻲ اﻣﻴﺪﻭاﺭﻡ ﺩﻡ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺎ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺫﻭاﻟﻔﻘﺎﺭﺕ نه ایستاده باشی
ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻳﺎﺩﺕ ﻧﺮﻩ
علی ای همای وحشت تو چه آفتی خدا را
که به نیزه ها کشیدی سر و گردن جدا را
به خدا که در دو عالم اثر از بشر نماند
چو علی بریده باشد رگِ گردن بقا را !
به جز از علی که هفتصد سرِ بیگناهِ بدبخت
ببُرد به تیغ شمشیر نفس غریبه ها را ؟
به جز از علی که دارد به دو سرْ جلای ساتور
که به حکم مصطفایی ببریده دست و پا را
چو به قتل ، شرط بندد ز میان بی شرمان
چو علی که میتواند بزند سر و قفا را
نرو ای گدای مسکین در خانه ی مصیبت
که به تو حواله دارد دو سه فحش ناروا را
تو بدان سواره دزدیست که ازآن غنیمت جنگ
ببرد به سوی خانه همه کیسه ی طلا را
ز بساط این کنیزان به غنایم اضافی
چو علی که می رباید همه دخت دلربا را؟
نه بشر توانمش خواند نه ز نسل آدمیان
متحیرم چه نامم شه دزد بی حیا را
به زبان شوم و نحسش که بلاغه الکتابش
به جهان بلا فکنده همه آیت جفا را
نروم بهشت موعود که اگر علی ببینم
بکشم چو دوزخــــآتش همه صحن کبریا را
نروم بهشت آری که اگر روم به آنجا
به رسول و حوریانش نکنم کمی مدارا
تو نخوان قصیده ام را که بسی ملول گردی
ز جناب شیر قصاب! تو بخوان ابوعطا را
همه شب در این امیدم که نسیم باد پاییز
ببرد ز خاطر من رخ زشت مرتضی را
به ولای مستِ مستان ز نوای شیر پَستان
سخنی حساب گفتن چه خوشست شهریارا
۱۳۹۱ دی ۲۲, جمعه
آشفته بازار
فعلا که بازار حرفهای دوزاری گرم است و مشتری برای قربانت برم و من فدات زیاد پیدا میشود، یکی مرغ پرکنده را سوخته میکند برای یک چند نگاه و چه چه، یکی خود را قطعه قطعه میکند که برای چندی توجه، یکی عینک ماه نگری میزند برای دموکراسی و دیگری تجلیل میکند از حقوق بشر، انگار همه چیز اینجا بازی است و همه دارن در حیاط خانه همسایه بازی گرگم به هوا بازی میکنن، همه در راه سبقت گیری در مطرح شدن هستند و این میان تماشاچیان به هم قول شرف از واقعی بودن بازی کشتی کچ میدهند.
یکی سرود دبستانی میخواند برای دبستانهای خالی و دیگری بیرق دلاوری در برابر خود بر افرشته، یکی سنگ به شکم بسته تا سیری نمایان نباشد و دیگری سنگ به شیطان رجم میزند که در جبهه آن نباشد، و همچنان تماشاچیان در حال قسم خوردن برای واقعیت کشتی کچ. یکی پطرس راه برگشته میشود انگشت در سوراخ کشتی خود سوراخ کرده میکند و دیگری لباس همسایه را پاره میکند و قطار بی ترمز را آگاه از خطر میکند. و باز دوری باطل از آنهمه چرخش در حیاطی کوچک که به قدر باز کردن دستهای کوچک چند کودک نیست.
همه در آن حیاط نقابی از صورتی به یادگار دارند و همه هم همچون کلاغی به منقار ناشناخته و به آواز آشنا، همه در آن حیاط هستند فقط کاش کمی بزرگتر بود و جایی برای همههای دیگر هم بود، کاش آن حیاط تنها در کنجی نبود و حیاطی به بزرگی دنیا بود تا همه باشند و ببینند و بفهمند. و باز همان قسمها ولی اینبار نه برای واقعی بودن بلکه قسمی بود برای آنچه از سیاهی ذغالی باقی مانده و میخواهند رنگ زیبای شب را هم با آن نجس کنند.
یکی سرود دبستانی میخواند برای دبستانهای خالی و دیگری بیرق دلاوری در برابر خود بر افرشته، یکی سنگ به شکم بسته تا سیری نمایان نباشد و دیگری سنگ به شیطان رجم میزند که در جبهه آن نباشد، و همچنان تماشاچیان در حال قسم خوردن برای واقعیت کشتی کچ. یکی پطرس راه برگشته میشود انگشت در سوراخ کشتی خود سوراخ کرده میکند و دیگری لباس همسایه را پاره میکند و قطار بی ترمز را آگاه از خطر میکند. و باز دوری باطل از آنهمه چرخش در حیاطی کوچک که به قدر باز کردن دستهای کوچک چند کودک نیست.
همه در آن حیاط نقابی از صورتی به یادگار دارند و همه هم همچون کلاغی به منقار ناشناخته و به آواز آشنا، همه در آن حیاط هستند فقط کاش کمی بزرگتر بود و جایی برای همههای دیگر هم بود، کاش آن حیاط تنها در کنجی نبود و حیاطی به بزرگی دنیا بود تا همه باشند و ببینند و بفهمند. و باز همان قسمها ولی اینبار نه برای واقعی بودن بلکه قسمی بود برای آنچه از سیاهی ذغالی باقی مانده و میخواهند رنگ زیبای شب را هم با آن نجس کنند.
منبع
برچسبها:
آشفته بازار,
حرفهای دوزاری,
حقوق بش,
حیاط,
رنگ زیبای شب,
سرود دبستانی,
سیاهی ذغالی,
کشتی کچ,
کلاغ,
مرغ پرکنده,
منقار
آیا هیچ از خود پرسیده اید به کجا میرویم ؟
کشوری که در هیچ جای آن روزنه امیدی دیده نمیشود و هر سؤ مینگری سرشار از ظلم و تبعیض و بی بند و باری و بی قانونی و فساد و ناعدالتی و سواستفاده است
چه بسیار پدرانی که نمی دانند از قبولی فرزندانشان در در دانشگاه باید خوشحال باشند یا که ناراحت
زیرا از طرفی پیشرفت فرزندشان را شاهد هستند و ازطرفی هم شهریه دانشگاه هم چون دیوی بر زندگیشان سایه میافکند
.
دختران
و پسرانی
که به هزاران بهانهٔ در ملأ عام مورد توهین و تحقیر و بدزبانی و تند خویی قرار میگیرند و گیس کشان و ناله کنان به داخل ونهای گشت ارشاد انداخته میشوند و اگر شانس بیاورند ومورد تجاوز و سؤ استفاده جنسی قرار نگیرند زیر بر نگاه اطرافیان و خانواده له میشوند
هستند
مادرانی که فرزند به بغل به بهانه مبارزه با بی حجابی وفساد از خیابان ها به داخل ماشین ها
کشیده
شده و سر از پاسگاه ها در می آورند وبه گناه بیرون بودن کمی مو و یا کوتاه بودن مانتو کودکانشان را از بغلشان جدا کرده و مانند قاتلان و بزهکاران
با انان رفتار می کنند.
چه بسیار
بچههایی
که بدون آنکه بدانند سهمشان از نفت
وسایر منابع طبیعی
کشورشان بیشتر از آن چیزی هست که تصورش را بکنند, جلوی ماشین ها برای فروختن یک شاخه گل یا گذاشتن مقداری پول در کف دستشان می ایستند و با چشمانی معصوم مسافران را نظاره میکنند و
در بسیاری از موارد
مورد آزار و اذیت جسمی و جنسی قرار میگیرند .
پدرانی بوده اند وهستند
که به خاطر نداشتن پول
کودکانشان
وسط بیمارستان روی دستا
نشان
جان داده ولی پذیرش به
آنها
می گوید اول پول بریزید بعد بیمارتان را بستری می کنیم
آری این کابوس نیست .این واقیعت کشور ماست
آزادی و رفاهِ نسبی فقط یک رویاست, بند بند وجود مردمان این دیار از پایه های ستون های تخت جمشید که پس از سال ها همچنان پابرجاست لرزان تر وسست تر شده
و قامتشان زیر بار مشکلاتِ عدیده اقتصادی، اجتماعی خمیده است
این دیو صفتان
مسئول
تمام سختی ها و بدبختی های ما هستند و باید تاوان آن را بپردازند.
ناصح مردوخ
دنیای آرزویم
بنشین تا با تو بگویم
از دنیای آرزویم
دنیایی که از پشت تفنگم می بینمش
وقتی که می جنگم
می بینمش
که آنجا دیگر جنگی نه، تفنگی نه، زوری نه
تا به زور براندازیم
می بینمش
که آنجا دیگر سرمایه کار را قیچی نمی کند
کس را کسی اجیر نمی گیرد
آنجا دیگر
نیاز را با نان در جنگ نمی بینی
اندیشه ها و پنجه ها و ربات ها
می سازند و می سازند
از نان و شادی و دانش و زیبایی
هر آنچه را که بخواهی
اما دیگر در هیچ کارخانه نمی سازند
نه قفلی، نه گاوصندوقی ، نه دستبندی ، نه کلاه خودی
آنجا دیگر پلیسی و آخوندی نمی بینی
مگر صورتک هایشان را در باغ وحش پارک محله
بنشین
تا با تو بگویم
از دنیای آرزویم
دنیایی که نام قشنگش را هر شب
بر دیوار خانه های فولادشهر و زورآباد می نویسند
نامی که هر صبح عزمی دوباره در دلمان نقش می کند
نامی که هر روز بوزینه ها آن را با فرچه هایی چون
ریش ها و کینه هایشان سیاه، سیه پوش می کنند
اما نام قشنگ دنیایم
از زیر آن سیاهی ها هم می گوید
آنجا
هر جا که می روی زیبا شهر است
با مردمی گشاده دل
با خانه هایی سرشار از عشق و دوستی
دیوار خانه ها
تازه اگر دیواری باشد
گلبافه های اطلسی و شمشادند
که مرزهای نازک خوشبختی را نشانه می کند
آنجا
صفای عشق
از بند زور و زر
از پیله دروغ و ریاکاری آزاد است
زن یار و مرد یار، هر دو برابر
افسانه نیست این
باور کن این حقیقتی انسانی است
بنشین
تا با تو بگویم
از دنیای آرزویم
دنیایی که روز اول مه را
با آرزوی آمدنش هر سال
در صد هزار شهر چراغانی
در بیشمار کارخانه، خیابان، میدان
جشن و سرور جهانی برپا می کنیم
دنیایی که زیر سو سوی فانوس معدن
می بینم آسمان چراغانش را
دنیایی که در کویر خشک نفس گیر
می بینمش
به سبزی جنگل ها
می بینمش
به سرخی مشعل ها
آنجا من و تو یاریم
آنجا من و تو با همه یارانیم
با من مگو کجاست
همین جاست یار من
دنیای آرزوی من و تو همین دنیاست
روی همین زمین سفتی که زیر پای ماست
تنها باید که
زیر و رو شود
آری باید که زیر و رو شود
هر چه زود تر
با دست ما که ساخته ایم و می سازیم
باید که زیر و رو شود
هر چه زودتر
بگذار تا بازهم با تو بگویم
از دنیای آرزویم
۱۳۹۱ دی ۲۱, پنجشنبه
دکتر سیمین دانشور : دردم می آید
باید باکره باشى، باید پاک باشى
براى آسایش خاطر مردانى که پیش از تو پرده ها دریده اند
چرایش را نمیدانى فقط میدانى قانون است، سنت است ، دین است
قانون و سنت را میدانى مردان ساخته اند
اما در خلوت مى اندیشى به مرد بودن خدا و گاهى فکر میکنى شاید خدا را نیز مردان ساخته اند!!
من زنم ...
با دست هایی که دیگر دلخوش به النگو هایی نیست
که زرق و برقش شخصیتم باشد
من زنم .... و به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو
میدانی ؟ درد آور است من آزاد نباشم که تو به گناه نیفتی
قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از تفکرم می آیند
دردم می آید باید لباسم را با میزان ایمان شما تنظیم کنم
دردم می آید ژست روشنفکریت تنها برای دختران غریبه است
به خواهر و مادرت که میرسی قیصر می شوی
دردم می آید در تختخواب با تمام عقیده هایم موافقی
و صبح ها از دنده دیگری از خواب پا میشوی
تمام حرف هایت عوض میشود
دردم می آید نمی فهمی
تفکر فروشی بدتر از تن فروشی است
حیف که ناموس برای تو .... است نه تفکر
حیف که فاحشه ی مغزی بودن بی اهمیت تر از فاحشه تنی است
من محتاج درک شدن نیستم / دردم می آید خر فرض شوم
دردم می آید آنقدر خوب سر وجدانت کلاه میگذاری
و هر بار که آزادیم را محدود میکنی
میگویی من به تو اطمینان دارم اما اجتماع خراب است
نسل تو هم که اصلا مسول خرابی هایش نبود
میدانی ؟
دلم از مادر هایمان میگیرد
بدبخت هایی بودند که حتی میترسیدند باور کنند حقشان پایمال شده
خیانت نمیکردند .. نه برای اینکه از زندگی راضی بودند
نه ...خیانت هم شهامت میخواست ... نسل تو از مادر هایمان همه چیز را گرفت
جایش النگو داد ...
مادرم از خدا میترسد ... از لقمه ی حرام میترسد ... از همه چیز میترسد
تو هم که خوب میدانی ترساندن بهترین ابزار کنترل است
دردم می آید ... این را هم بخوانی میگویی اغراق است
ببینم فردا که دختر مردم زیر پاهای گشت ارشاد به جرم موی بازش کتک میخورد
باز هم همین را میگویی
ببینم آنجا هم اندازه ی درون خانه ، غیرت داری ؟؟
دردم می آید که به قول شما تمام زن های اطرافتان خرابند ...
و آنهایی هم که نیستند همه فامیل های خودتانند ....
مادرت اگر روزی جرات پیدا کرد ازش بپرس
از س.ک.س با پدر راضی بود ؟؟؟
بیچاره سرخ می شود ... و جوابش را ...
باور کن به خودش هم نمی دهد ...........
دردم می آید
زهرا سجادی معاون احمدی نژاد :عقل زن در چهل سالگی کامل می شود!
باید گفت پس بی بی دو عالم جناب فاطمه زهرا که به ادعای شیعیان خدا جهان را برای او خلق کرده در ناقص العقلی(هجده سالگی) فوت شده!
افسوس از اندیشه بیمار اسلامی که دختر نه ساله را بالغ و آماده برای سکس و تصمیم برای ازدواج می داند اما همین دختر را تنها و تنها به خاطر جنسیتش ناقص العقل می داند.
شهادتش را نصف شهادت مرد می داند!
ایمانش را ناقص می داند !
ارث و دیه اش را نصف دیه و ارث مرد تعیین میکند!
و او را در تمام عمرش تابع پدر ، یا شوهر یا حاکم شرع می داند
اشتراک در:
پستها (Atom)